هوالحق
سلام و عرض ادب خدمت همراهان عزیز وبلاگ کتابدارانه
بالاخره بعد از مدت طولانی فرصت شد تا وبلاگ رو با یک خبر مسرت بخش به روز کنم، با این امید که شاهد چنین فعالیتهای انگیزهبخش و امید بخشی در بین همه اهالی عزیز علم اطلاعات باشیم.
در ادامه سلسله نشستهای مقاله خوانی که در راستای همایش "کارکردهای اجتماعی کتابخانههای عمومی" به همت انجمن ارتقای کتابخانههای عمومی ایران، نهاد کتابخانههای عمومی و دانشگاه شهید چمران اهواز در شهرهای مختلف در حال برگزاری است، پاتوق مقالهخوانی کرمان با عنوان "مسئولیت اجتماعی کتابخانههای عمومی در قبال اقشار آسیب پذیر جامعه" روز چهارشنبه مورخ 30 بهمن با حضور جمعی از دانشجویان، کتابداران، مسئولان و اساتید در تالار اندیشه دانشگاه شهید باهنر کرمان برگزار شد.
در ابتدای جلسه هدی هماوندی دبیر پاتوق مقاله خوانی کرمان ضمن خوشامدگویی به مهمانان به تشریح برنامه نشست و فعالیتهای فشرده پاتوق در نزدیک به یکماه از شروع شکلگیری آن پرداخت. نحوه و ملاکهای انتخاب مقالات از بین حدود بیست مقاله پیشنهادی به پاتوق از سوی اعضا هم از دیگر مواردی بود که وی به آن اشاره داشت.
در ادامه این جلسه خانم مهدیپور و شهداد نژاد از کتابداران به ارائه و تحلیل دو مقاله با محوریت مسئولیت کتابخانههای عمومی در ارائه خدمات به اقشار آسیب پذیر جامعه پرداختند و نتایج مقالات را در تناسب با بافت و جامعه کتابخانه محل خدمتشان تشریح نمودند. همچنین ضمن ذکر مواردی که با این دست مسائل در محل خدمتشان مواجه شدند، چالشها و کاستیهای موجود را در مسیر ارائه خدمات و توجه به اقشار آسیب پذیر جامعه توضیح دادند.
در بخش بعدی پاتوق و بعد از جمع بندی دبیر پاتوق از مقالات ارائه شده، دوتن از اساتید رشته علم اطلاعات و دانششناسی و رشته علوم اجتماعی به بررسی ابعاد مختلف موضوع پرداختند:
دکتر داریوش بوستانی عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه باهنر، ضمن ابراز خرسندی از برگزاری چنین نشستهایی خصوصا در حوزه علوم انسانی بر وم بازشناسی هویت جامعه علم اطلاعات و کتابداران و تقویت روحیه خودباوری در رابطه با نقشی که متخصصین این حوزه میتوانند در اجتماع داشته باشند، تاکید داشتند. همچنین ایشان به واشکافی نقش کتابخانهها در کاهش آسیبهای اجتماعی و کمک به بهبود وضعیت اقشار آسیب پذیر از طریق ارائه خدمات مناسب و ارتباط تنگاتنگ با نهادها و انجمنهای خصوصی و دولتی متولی امور اقشار آسیب پذیر جامعه پرداختند.
در ادامه این نشست خانم دکتر مژده سلاجقه با تشریح نقاط قوت و ضعف مقالات ارائه شده و ظرفیتی که برای مطالعات بیشتر و کاربردیتر در این حوزه وجود دارد، زمینههایی را که در آن میتوان از مطالعات بین رشتهای و پیوند علوم کتابداری و اجتماعی در جهت ارتقای خدمات کتابخانهها در قبال اقشار آسیبپذیر جامعه بهره برد، برشمردند. علاوه بر این استفاده از چارچوب نظری و دستهبندی ارائه شده از اقشار آسیب پذیر در مقالات مورد بحث را در زمینه تدوین خط مشی مناسب برای کتابخانههای عمومی در قبال مسئولیتهای اجتماعی این نهادها در ارتباط با اقشار آسیب پذیر کاربردی و مفید دانستند.
پس از ارائه نظرات اساتید، مستند کوتاهی ساخته خانم شهدادنژاد که در کتابخانه عمومی رودبار جنوب فعالیت دارند، نمایش داده شد که بسیار به مباحث طرح شده در پاتوق در مورد ارائه خدمات کتابخانهای به اقشار آسیبپذیر از جمله افراد ساکن در مناطق کمتر برخوردار و دور از مرکز، مرتبط بود.
درانتهای نشست هدایایی به رسم یادبود به اساتید و ارائه دهندگان مقالات از طرف انجمن ارتقای کتابخانههای عمومی ایران و دبیرخانه همایش کارکردهای اجتماعی کتابخانههای عمومی اهدا شد.
مطالعه این کتاب رو در سکوت کامل انجام دادم و همان ابتدا نام شخصیت ها را یادداشت کردم چون بسیار ضروری بود!
دوست داشتم کاملا با داستان و حتی وقایع جزئی دست و پنجه نرم کنم
از جایی به بعد غم و تاثر عمیقی در وجودم احساس کردم، بطوریکه بعد از اتمام کتاب زمان نسبتا زیادی طول کشید تا به حالت عادی برگردم!
برداشت ها و نقد و نظرهای مختلف و زیادی در مورد این اثر "جورج اورول" صورت گرفته، شاید دلیلش همخوانی وقایع کتاب با آنچه در جوامع انسانی اتفاق می افتد؛ هست.در هر کجای دنیا که سرکی بکشیم، شاهد این قبیل وقایع هستیم جایی کمتر و جایی بیشتر
آنچه قضیه رو حزن انگیز تر می کند، این است که انگار کتاب از سرنوشت محتوم بشر سخن می گوید.
انگار رفتار هریک از ساکنان قلعه انعکاس یکی از صفات انسانها بود (موذی گری، زورگویی، سخت کوشی، زکاوت، خشونت، قدرت طلبی، سست عقیده بودن و.)
نکته دیگری که برای من بسیار جالب و ملموس بود، نگه داشتن قسمت عمده ای از ساکنان قلعه در جهل، ناآگاهی و بی سوادی بود که همین واقعه موجبات پذیرش بی چون و چرای دستورات خوک ها و ایجاد نابسامانی و فساد رو فراهم می کرد، در مواردی هم که این اهرم کارساز نبود، تهدید و ارعاب وسیله موثری بود.
اینکه افراد بدلایل مختلف (کاهلی، هوش کم و.) سواد خواندن و نوشتن را نداشتند؛ باعث میشد به طرق مختلف از حق خود و بقیه بگذرند و سر سپردگی پیشه کنند یا به آنچه مقدر است درست یا غلط تن دهند.
سکوت الاغ پیر و دانا» که می دانست بدلیل قرار گرفتن در اقلیت راه بجایی نمی برد هم قابل تامل بود.
و اینکه دوست داشتم تا از سرنوشت اسنوبل در انتهای داستان بدانم.
مطالعه این اثر می تواند به درک ما از وقایع پیرامون بسیار اضافه کند
درباره این سایت